مطالب جالب و به روز
مطالب جالب و به روز

مطالب جالب و به روز

داستان شماره 37

تفاوت


کلاغ پیری تکهپنیری دزدید. روی شاخهی درختی نشست. روباه گرسنهای از زیر درخت رد میشد. بوی پنیر شنید.

به طمع افتاد...


        

ادامه مطلب ...

داستان شماره 36

خود ارزیابی


پسر کوچکی وارد مغازه ای شد، جعبه نوشابه را به سمت تلفن هل داد.

بر روی جعبه رفت تا دستش به دکمه های تلفن برسد و شروع کرد به گرفتن شماره. مغازه دار متوجه پسر بود و به مکالماتش گوش می داد...


                  

ادامه مطلب ...

داستان شماره 35

انعکاس زندگی


پسر و پدری در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد، به زمین افتاد و داد کشید: آآآییی!! صدایی از دوردست آمد: آآآییی!!

پسر با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟...


         

ادامه مطلب ...

داستان شماره 34

بازیگر 

مرد هر روز دیر سر کار حاضر می شد، وقتی می گفتند : چرا دیر می آیی؟


جواب می داد: یک ساعت بیشتر می خوابم تا انرژی زیادتری برای کار کردن داشته باشم، برای آن یک ساعت هم که پول نمی گیرم ! یک روز رئیس او را خواست و برای آخرین بار اخطار کرد که دیگر دیر سر کار نیاید...


       

ادامه مطلب ...

داستان شماره 33

مادر


پسر کوچکی از مادرش پرسید: چرا گریه می کنی؟

مادرش به او گفت: زیرا من یک زن هستم. پسر بچه گفت: من نمی فهمم. مادرش او را در آغوش گرفت و گفت: تو هیچگاه نخواهی فهمید...


       

ادامه مطلب ...