پادشاهی که بر یک کشور بزرگ حکومت میکرد،باز هم از زندگی خود راضی نبود؛اما خود نیز علت را نمیدانست؛
روزی پادشاه در کاخ قدم میزد،هنگامی که ازآشپزخانه عبور می کرد صدای ترانه ای را شنید...
Click image to download...